کاوش موضوع واقعیت
صفحه اصلی
واقعیت
واقعیت (به انگلیسی: Reality) عبارت است از جمع یا جمع کل آنچه واقعی یا در یک سیستم موجود است، برخلاف آنچه که فقط تخیل است. این اصطلاح همچنین برای اشاره به وضعیت هستی شناختی اشیا استفاده میشود و نشانگر وجود آنها است. از نظر فیزیکی، واقعیت کلیت یک سیستم، شناخته شده و ناشناخته است. سوالات فلسفی در مورد ماهیت واقعیت یا هستی یا بودن، تحت عنوان موضوع هستیشناسی در نظر گرفته میشود، که شاخه اصلی متافیزیک در سنت فلسفی غربی است. سوالات هستیشناسی همچنین در شاخههای متنوعی از فلسفه از جمله فلسفه علم، فلسفه دین، فلسفه ریاضیات و منطق فلسفی مطرح است. اینها شامل سوالاتی در مورد اینکه آیا فقط اشیا فیزیکی واقعی هستند (یعنی فیزیکالیسم) هستند، یا آیا واقعیت اساساً غیرمادی است (مثلا ایدئالیسم)، آیا موجودات غیرقابل نظارت فرضی ناشی از تئوریهای علمی وجود دارند، آیا خدا وجود دارد، آیا اعداد و سایر اشیا انتزاعی وجود دارد، و آیا جهانهای ممکن وجود دارد عجیب است اما واقعیت است
= دیدگاهها و نظریههای گوناگون نسبت به واقعیت =
یکی از کاربردهای همگانی و محاورهای واقعیت عبارت است از: درک حاصل از رویدادها و اتفاقات یا نوع اعتقاد و نگرش به آنان با در نظر گرفتن این موضوع که، دور از ذهن نیست، واقعیت شما با واقعیت من فرق کند.
این معنا اغلب به عنوان کاربردی محاورهای استفاده میشود که انتظار میرود در این مکالمه طرفین با یکدیگر موافق باشند، یا جناحی نسبت به جناح دیگر مجبور به آن است که در مورد برداشتهای عمیقاً متفاوت نسبت به واقعیت، بدون تردیدی نظری موافق با واقعیت یکی از طرفین داشته باشد. به عنوان مثال، در یک بحث مذهبی بین دوستان، ممکن است شخصی بگوید: "ممکن است مخالف باشید"، اما در واقعیت من، همه به بهشت میروند."
واقعیت را میتوان به گونهای تعریف کرد که آن را به جهان بینیها یا بخشهایی از آن (چارچوبهای مفهومی) پیوند دهد. واقعیت، کلیت همه چیزها، ساختارها (واقعی و مفهومی)، وقایع (گذشته و حال) و پدیدهها، اعم از قابل مشاهده یا غیرقابل مشاهده است. این همان چیزی است که یک جهانبینی (خواه بر اساس تجربه فردی یا مشترک انسانی بنا شود) در نهایت سعی در توصیف آن دارد.
ایدههای خاصی از فیزیک، فلسفه، جامعهشناسی، نقد ادبی و سایر زمینهها نظریههای مختلف واقعیت را شکل میدهد. یکی از باورها این است که به سادگی و به معنای واقعی کلمه هیچ واقعیت فراتر از ادراکات یا عقیدهها در مورد واقعیت وجود ندارد. چنین نگرشهایی در شکل عام به این شکل آورده میشود که «ادراک واقعیت است» یا «زندگی این است که چگونه واقعیت را درک میکنی» یا «واقعیت چیزی است که میتوان با آن فاصله گرفت» (رابرت آنتون ویلسون)، و آنها نشانگر ضد واقع گرایی هستند - یعنی این در دیدگاه که هیچ واقعیت عینی وجود ندارد، خواه صریحاً تصدیق شود یا نه.
بسیاری از مفاهیم علم و فلسفه غالباً از دیدگاه فرهنگی و جامعهشناسی تعریف میشوند. این ایده توسط توماس کوهن در کتابش "ساختار انقلابهای علمی" (۱۹۶۲) ارائه شدهاست. کتاب ساخت و ساز اجتماعی واقعیت، کتابی در مورد جامعهشناسی معرفت که توسط پیتر ال برگر و توماس لوکمن نوشته شدهاست، در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. در این کتاب توضیح داده شده که چگونه دانش برای درک واقعیت استفاده میشود. در بین واقعیتها، واقعیت زندگی روزمره مهمترین واقعیت است زیرا آگاهی ما از ما میخواهد که کاملاً آگاه و مراقب تجربه زندگی روزمره خود باشیم.... بیشتر در ویکی پدیا